«از ویرانی تا خودآگاهی — خوانشی از رمان «زن تجزیهشده» اثر حمیده میرزاد»✍️ به قلم الیاس پورغلام، نویسنده و منتقد
- Formbook

- Oct 26
- 3 min read
معرفی کوتاه
رمان زن تجزیهشده نخستین اثر داستانی حمیده میرزاد است؛ نویسنده و شاعری که پیشتر با اشعار کلاسیک و نیمایی خود شناخته میشد. در این اثر، میرزاد از جهان شعر به قلمرو نثر گام گذاشته و با همان حساسیت شاعرانه، به بازنمایی رنج، عشق و مقاومت زن افغان در دل سنت و مهاجرت پرداخته است.
🔹 مقدمه
حمیده میرزاد از شاعران برجستهی معاصر است که آشنایی ژرفی با زبان فارسی و گویشهای خراسانی دارد. این تسلط زبانی در رمان زن تجزیهشده نیز کاملاً نمایان است. نویسنده توانسته با بهرهگیری از نثر شاعرانه و تصویری، روایت زنی را بازگو کند که در میان تبعیض، جنگ و جبر تاریخی، در جستوجوی هویت خویش است.
میرزاد با این رمان نه تنها از شعر فاصله نگرفته، بلکه دنیای شاعرانهاش را در قالبی تازه بازآفریده است؛ نثری که میان احساس و اندیشه، میان شعر و واقعیت، تعادلی ظریف برقرار میکند.
🔹 جهان زنانهی رمان
در ظاهر، زن تجزیهشده داستانی عاشقانه است؛ اما زیر پوست روایت، جهان زن افغان و تجربهی تاریخی او از سرکوب، عشق و مهاجرت نهفته است.رویا، قهرمان رمان، زنی است که در دالان تاریک تاریخ گام میزند و در پی بازسازی خویشتن است. نویسنده با نثری فشرده و پرقدرت، ما را به عمق زندگی او میکشاند — به جایی که زن در میان عشق و جبر، امید و شکست، هویت خود را بازمییابد.
روایت میرزاد، از محدودهی شخصی فراتر میرود و به تجربهای جمعی تبدیل میشود: روایت هزاران زن که در سایهی تاریخ زیستهاند و اکنون صدای خود را میجویند.
🔹 ساختار و روایت
رمان از دو راوی زن تشکیل شده و به سه بخش اصلی تقسیم میشود:
آشنایی مترجم با رویا – در این بخش، راوی اول، زنی مهاجر در نروژ، با رویا آشنا میشود و از خلال گفتوگو با او، به دنیای زنان در جامعهای مردسالار وارد میگردد.
دفتر خاطرات رویا – بخش اصلی رمان است؛ در آن زندگی رویا از هرات تا مشهد روایت میشود. نویسنده در این بخش، رنج، عشق و استقامت زن را با زبانی شاعرانه و روان بازمیتاباند.
بازگشت راوی نخست – راوی مترجم دوباره به صحنه بازمیگردد تا ریشهی رنجهای رویا را در گذشته بیابد و در پرتو آن، آرامشی تازه بیابد.
این ساختار چندلایه و دوصدایی، عمق بیشتری به روایت میدهد و تجربهی زنانه را از محدودهی فردی به سطحی جمعی و تاریخی میکشاند.
🔹 زبان و سبک
نثر میرزاد غنی، تصویری و شاعرانه است. او از ظرفیتهای آوایی و معنایی زبان فارسی بهخوبی بهره میگیرد. در بسیاری از صحنهها، جملههایش حال و هوای شعر دارند و در عین حال، روایت را پیش میبرند.
البته در برخی گفتوگوها، زبان فلسفیتر از موقعیت شخصیتهاست (برای نمونه گفتوگوی مادر و رویا در میانهی رمان)، اما این امر بیش از آنکه ضعف باشد، نشانهی حضور ذهن متفکر و شاعر نویسنده در پس روایت است.
تصویر هرات در خلال رمان، با چند توصیف کوتاه اما گویا زنده میشود: شهری با گنبدهای فیروزهای و کوچههای خاکی، که شکوه گذشتهاش در تضاد با رنج امروز زنانش میدرخشد.
🔹 درونمایه و پیام اثر
زن تجزیهشده روایتی است از جستوجوی هویت زنانه در جامعهای سرکوبگر. زن در این جهان از «حاشیه» میآید، اما با مقاومت و آگاهی، به مرکز معنا نزدیک میشود.
رویا در میان جنگ، تبعید و تنهایی، یاد میگیرد چگونه از ویرانی خویش دوباره برخیزد. عشق برای او نه نجات، بلکه تجربهای برای شناخت خود است.نویسنده با نگاهی انسانی و زنمحور، تصویری از زنی ارائه میدهد که از مرز جغرافیا و سنت عبور میکند تا به خودآگاهی برسد.
🔹 جمعبندی
رمان زن تجزیهشده اثری است میان شعر و نثر، میان واقعیت و استعاره. زبان شاعرانه، ساختار چندصدایی و مضمون انسانی آن، این رمان را به یکی از آثار قابل تأمل ادبیات معاصر فارسی تبدیل کرده است.
حمیده میرزاد در نخستین گام داستانی خود نشان داده که میتواند میان شور شاعرانه و روایت اجتماعی تعادل برقرار کند. این رمان نهفقط روایت یک زن، بلکه روایت نسلی از زنان است که قرنها ناگفته ماندهاند.
زن تجزیهشده رمانی است خواندنی، دردناک و در عین حال امیدبخش — روایتی از بازسازی خویش در میان رنج و تبعید.
📚 پیشنهاد مطالعه:برای علاقهمندان به رمانهای زنمحور، آثار مهاجرت و روایتهای شاعرانه از درد و رهایی، زن تجزیهشده اثری است که باید خوانده شود.










Comments